شهدای دارالولایه سیستان زابل
شهدای زابل
| |||||
|
نزل من السماء ماء فأحیا به الأرض ثم الینا ترجعون او از آسمان باران میفرستد تا زمین را بدان زنده سازد بازگشتتان نیز به سمت ماست ۶۳ ۵۷سورۀ۲۹ سید مرتضی آوینی! اسمت، بلور شیشه ایست که زلال روحت را در خود نشان می دهد
و صدایت صدای جویباریست که پیوسته می رود تا........ نمی دانم به کجا می رود نشانی ات را بده سید کجایی؟ در بهشتی؟ کنار مایی؟... صدایت را که می شنوم قلبم می درخشد از سرخی، تکه های سرخِ شکستۀ قلبم را ، به هم بچسبان شنیدی صدای شکستنش را؟ وقتی که تکه هایش می ریخت روی زمین وجودم، ای صوت آسمانی؟ تو چه ای؟ نوری؟ احساسی؟ شهید قلب تاریخ است، و تو قلب شهیدی عشق سرخی که در بلور شیشه ای معرفت می درخشد شهید معرفت و خون خون پاکی که می درخشد در زلال قلبِ شهید به رنگ سرخ درخشان زیباترین حسی که می بینم زیباترین حسی که می بینم زیباترین زیباترین زیباترین...
|